جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

۵۷

دیروز در مرغ فروشی اتفاق افتاد:


مرد نوشته های روی تابلو را می خواند.

(ران ... سینه ... جگر ... )

با خوشحالی از صاحب مغازه می پرسد:

(جناب اینجا دیسکو باز شده؟!)

۵۶

فحش جدید:


کوفتِ مار!


کوفت+زهر مار

۵۴

هنوزم مثل بچگیام وقتی تو تنهایی آدامس می جوم؛ آدامسو از دهنم در میارم و تا جایی که کش میاد می کِشم...

۵۳

خود گوزی و خود خندی/ به به چه هنرمندی!

۵۲

واقعا برام سوال پیش اومده که اگه از بعضی ها هنر ِ پدر ِ پولدار داشتن رو بگیریم دیگه چه هنری تو وجودشون می مونه؟!

۴۹

دیروز در توالت عمومی اتفاق افتاد.


شخصی به در ضربه می زند.

صدا از داخل می آید: (بفرما!)

۴۶

به نظر شما PMC می فهمه از کدوم Next Music خوشم میاد که حتما قبلش تبلیغات بده؟!

۴۵

آن روزها وقتی که من بچه بودم... یکی از بزرگترین آرزوهام این بود که وقتی بزرگ شدم هر روز غروب برم بقالی سر کوچمون و کیک و نوشابه بخورم ولی تا الان که انقدر بزرگ شدم یک بار هم اینکار رو نکردم.

۴۴

چقدر زجر آوره وقتی با تمام وجود می خوای حال کسی رو بگیری ولی هیچ کاری از دستت بر نمیاد...

۴۳

و یکی از نشانه های آخرالزمان این است که جوانان شب تا صبح تلاش می کنند تا All items گودرشان را صفر کنن و باز هم نمی توانند!

۴۱

هیچ جا خونه ی خود آدم نمی شه، حتی خونه ی خاله!

۴۰

وقتی خوابم میاد می خوام دنیا هم نباشه!

۳۸

خدا رو شکر آیفون تصویری اختراع شد و این جمله ی (یعنی کی میتونه باشه) دیگه منسوخ شد!

۳۷

این دخترای اول راهنمایی که مارک لباسشونو به رخ می کشن، بزرگ بشن چی میشن؟!