من هم لیدوکایین هستم. بعضی چیزا انقدر رو اعصابه آدم میره که آدم دلش میخواد خفه بشه. متاسفانه من یه بار رفتم آرایشگاه. چند تا خانم اونجا بودن داشتن راجع به صادق هدایت حرف میزدن. (حالا قیافه هاشون رو تصور کن/ یکی انگشتاشو سیخ نگه داشته بود که لاک هاش پاکنشه/ یکی رو موهاش یه کلاه بود یکی هم صورتشو جمع کرده بود از درد اصلاح) داشتن راجع به خودکشی صادق هدایت حرف میزدن. هر کی یه نظری میداد. آخر به این نتیجه رسیدن که صادق هدایت به پاهاش وزنه بسته و خودش رو پرت کرده تو آب (فکر کن؟ اگه صادق هدایت این همه حوصله داشت که اصلا خودکشی نمیکرد). بله دیازپام اینجوریاست.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
گاهی؟
از تو بعید بود از واژه ته امور استفاده کنی!!!
انتظار یه کلمه دیگه رو داشتم!دیی
راست می گویی ای دیازپام!
:(
جدا ها !!!
لایک خور رو خوب اومدی :)
ولی من از این روش لایک خوری سر در نیاوردم..
:(
چه باید کرد که لایک کنیم :(
؟
لایک رو تو گوگل ریدر (گودر) می زنن. قبلا که فکر می کنم برات توضیح دادم که! ندادم؟!
من هم لیدوکایین هستم.
بعضی چیزا انقدر رو اعصابه آدم میره که آدم دلش میخواد خفه بشه.
متاسفانه من یه بار رفتم آرایشگاه. چند تا خانم اونجا بودن داشتن راجع به صادق هدایت حرف میزدن. (حالا قیافه هاشون رو تصور کن/ یکی انگشتاشو سیخ نگه داشته بود که لاک هاش پاکنشه/ یکی رو موهاش یه کلاه بود یکی هم صورتشو جمع کرده بود از درد اصلاح) داشتن راجع به خودکشی صادق هدایت حرف میزدن. هر کی یه نظری میداد.
آخر به این نتیجه رسیدن که صادق هدایت به پاهاش وزنه بسته و خودش رو پرت کرده تو آب (فکر کن؟ اگه صادق هدایت این همه حوصله داشت که اصلا خودکشی نمیکرد).
بله دیازپام اینجوریاست.