جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

249 #دوران راهنمایی(3)

بعدش اصل خندمون این بود که هر سال برای مسابقات دهه ی فجر تو مدرسه یه تیم بدیم با یه اسم عجیب و غریب.

مثلا یه سال، فینال بین (تیم شیاطین سرخ) بود با (تیم شهید فهمیده)!

حالا فکر کن تموم در و دیوار مدرسه اعلامیه ی فینال رو می زدن!


همانا ما اُسکل بودیم و ملت را اُسکل گیر می آوردیم!

نظرات 5 + ارسال نظر
آباریس 7 آبان 1389 ساعت 20:59 http://diazepam-10.blogfa.com

کد خدا کارت درسته من پیوندت کردم به اسم خودت
باشد که جبران کنی!!!!

همه ی انسان ها مثلی شما فکر می کرده اند... اینکه دیگران چه کار کرده اند ما هم همان کار را بکنیم... آری آقای نویسنده... باید تغییر ایجاد کرد! وگر نه تا ۱۰۰ سالی دیگر هم شما مینیمال بنویسی... باز هم رئیس جمهورمان محمود و رهبرمان علی گداست....!

نسرین 8 آبان 1389 ساعت 13:00 http://www.barfobaron.blogfa.com

یکی از کارای منم تو دوره راهنمایی این بود که سوالات رو از اتاق تکثیر کش میرفتم. البته از اون جایی که من مورد اعتماد مدیر بودم و فقط من اجازه ورود به اون اتاق رو داشتم این وظیفه قبیح بهم واگذار شده بود . حالا که فکرش رو میکنم خیلی استرس زا بود ....

نیما 9 آبان 1389 ساعت 16:00 http://nimazad.blogsky.com/

آی گفتی
ما هم سوم راهنمایی که بودیم اسم تیممون رو گذاشته بودیم دخانیات
فینال:
ستارگان مرکز(سنتر استارز)----دخانیات

navid 10 آبان 1389 ساعت 12:19 http://blackera.wordpress.com

سلام
چندتا از پستاتو دزدیدم
بای !

دم معرفتت گرم که منبعشو ذکر کردی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد