رفتار آدمی از دو چیز نشات میگیره. عقل و احساس. بدبختی اینه که این دوتا همیشه در تقابل با همدیگه قرار دارن. هر چیز احساسی با عقل جور درنمیاد و هر چیز عقلی با احساس.
اما مضحک تر از این موضوع اینه که اگه به حرف عقلت گوش کنی آخرش حسرت میکشی و اگه حرف احساستو گوش کنی آخرش پشیمون میشی. مثل چوب دو سر گهی میشه آدم.
انسان موجود مسخره ایه کلا ...
سلام
بیشتر پست هان و خوندم قشنگ می نویسی
مانا باشی !
تشکر
آقا در کل با وبت حال کردم. لینکتم کردم.
تشکر
اگه یه کدومشون نبود راحت بودیم!
ینی وقتی با عقل تصمیم میگیری اون احساسه لعنتیه که بعدش پشیمونت میکنه و وقتیم با احساس تصمیم میگیره، عقل میاد و بعدش حسرت میخوری که چرا این تصمیمو گرفتم.....
اصن این دوتا معلوم نیس خودشون با خودشون چند چندن...
دقیقا
مسخره . مزخرف . پیچیده . داااایورت :|
سلام
اجازه ی لینک دارم؟
اجازه ما هم دست شماست
سلام
هرچه هست، تناقض است. اما نمی دانم چرا باز معجون خوش طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت ها.
خدا گشته و گشته هرچه متناقض بوده جمع کرده ریخته تو انسان
چرا آخه؟!
این هم دیدگاهیه. بله، گهگاهی دنیا هم لذت بخش هست با تموم نامرادیاش.
بعضی وقتا یه مسئله نا با منطق جور میاد نه احساس!!!اونوقت باید چیکار کرد؟
قشنگ بود.
خواستی به منم سر بزن
مثلا چه مسئله ای؟ تو دایره ی زندگی من که همه مسائل مولود همین دو نقطه هستن.