جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

این شده آرزوی این‌روزای من...

بعضی وقتها دوست دارم یه جایی وجود داشت به نام گریه‌خونه. می‌رفتی توش. حتی ورودی هم می‌دادی، بعد جلوی بقیه، بدون خجالت، می‌زدی زیر گریه. هرچقدر که دلت می‌خواست. بابت هرچیزی که دوست داشتی.

همینکه فکر کنی یک نفر گریتو می‌بینه و تورو می‌فهمه، آروم می‌شی.


پ.ن: آدما به طور فزاینده ای دارن عقلشونو از دست میدن. منم یکیشون.

نظرات 16 + ارسال نظر
خورخه 5 تیر 1392 ساعت 16:02 http://tutfarangy.blogfa.com

کسایی ک اومدن فقط گریه ی بقیه رو ببینن ُ هم را می دن ؟ اونایی ک در واقه یه جور بیماری رو دارن ؟

نه. در واقع باید اول فرهنگ استفاده از چنین جایی تو جامعه بوجود بیاد. موبایل و دوربین هم نباید برد تو

*سایه* 6 تیر 1392 ساعت 00:54 http://missprismatic.blogfa.com/

توی چین یا ژاپن یا کره یا بالاخره یکی از همین کشورای چشم بادومی یه کافی شاپ زدن برای آدم های دل شکسته
فضاش جوری تنظیم شده که بری اونجا غصه هاتو بخوری
حتی اگه بغضت نمی شکنه بهت پیاز و فلفل میدن
عکسایی هم که ازش دیدم چند تا جوون گریان بودن ..

چقدر اینا پیشرفتن. البته دوربین باشه بدرد نمیخوره. ریا میشه. حتی باید چراغارو هم خاموش کنن.

مریم 6 تیر 1392 ساعت 01:55

من وقتی به خدا میگم ... چرا؟آخه چرا خدا؟! گریم شدت میگیره...!!!!
همون لحظه حس میکنم خدا کنارمه...
نمیدونم چرا اینو گفتم...:)

آدم وقتایی یه چیزایی رو نمیدونه برای چی میگه، ولی میگه، چه خوبه که میگه. احساس آرامش میکنه

فری 6 تیر 1392 ساعت 09:41

تو چین هس.کاری نداره بلیط بخر یه سر برو گریه هاتو بکن برگرد!

برم چین قیافه اونا رو ببینم که با اون چشاشونو تنگ کردن دارن گریه میکنن که جلوی خندمو نمیتونم بگیرم.

neg 6 تیر 1392 ساعت 14:45 http://negnegari.blogfa.com

اهنگهای uaral هم پخش کنن تیغم در اختیار بذارن لدفن

اون دیگه خیلی افراطی میشه. من که به همین چیزای سادش قانعم. تیغ نمیخوام

لآط عینکی 6 تیر 1392 ساعت 17:05

بنظرم عادم یکنفرُ داشته باشه بهتره
رفتن و تویه همچین مکانی گریه کردن برا من قابل هضم نیست
نمیدونم
من تنها گریه کردنُ بیشتر دوس دارم

منم اون یک نفر رو بیشتر دوست دارم!

D1e 7 تیر 1392 ساعت 01:58 http://faryadekhamush.blogsky.com

واسه من یکی از بدترین اتفاق ها اینه که کسی گریه م و ببینه! به جز معدود آدمایی که وقتی جلوشون گریه می کنم آروم می شم ...

واسه منم همینطور. بی اغراق

پیشنهاد جالب و خوبیه ...خصوصا توی خیابونای شلوغ پلوغ باشه که اگه یه وقت وسط خیابون گریت گرفت زود بری بچپی توش...

البته ترجیح میدم از خونه با نیت گریه کردن برم اونجا

ف. 10 تیر 1392 ساعت 00:23

اینجا یه جایی هست اسمش "ماتم سرا"ست! :))
اولین باری که دیدمش از خنده پهن زمین شدم :))
جدی جدی سر درش تابلو زده " ماتم سرا"
:))

کجاست؟ چی هست؟ چرا خندیدی خب.

ف. 10 تیر 1392 ساعت 16:53

یه جایی مخصوص مراسم نوحه و این صحبت ها.
کاری به عملی که اونجا انجام میشه ندارم اما آخه ماتم سرا که اسم مناسبی نمیتونه باشه!
بعد هم من کلا به آدم های غمگین میگم "ماتم سرا" . مثلا من سر دسته ی ماتم سرا ها هستم! البته شما این خنده ها رو فاکتور بگیر :)
میدونی ماتم سرای اینجا یا گریه خونه ی آرزوی شما میتونه چقدر جو سنگین و رخوت انگیزی داشته باشه؟
مثلا دیدی وقتی توی اتاق دربسته گریه میکنی فضا چقدر سنگین میشه؟! حالا دیگه اونجا... هی روزگار...
آرزویت را پس بگیر جانم، پس بگیر :)

شاد باشی همیشه :) آن هم از ته دل.

شاید حق با تو باشه. احتمالا حق باتوئه. جو سنگین مشکل نیست، وقتی سنگینی تو قلبت باشه خیلی درد آوره.
به نظرم آدم بدربخوری هستی! اسمی، آدرسی؟ دختری یا پسر؟

تیراد 14 تیر 1392 ساعت 10:49 http://arashk60518.blogfa.com

تو امریکا یه جایی هست که وروددیش چهل دلاره ! میری داخا هرچی دلت میخواد میشکنی!
برو اونجا

جدی؟! هرچی؟! حتی قلب؟!
تو رفتی که حتی ورودیشم میدونی؟!

ف. 14 تیر 1392 ساعت 18:40

ف. هستم، یک رفیق به درد نخور :)

رفیقات باید بهت بگن بدردبخوری یا بدردنخور. تو فقط میتونی در مورد خودت بگی که حوصله سر بر هستی یا یه همچین چیزی!
اگه موقعیتش بود تو رو به عنوان یه دوست، ولو بدردنخور، تو دایره دوستام اضافه میکردم
:)

nafi3 17 تیر 1392 ساعت 20:08

من به سختی میتونم تو جمع گریه کنم!!! مثلا واسه فوت پدربزرگام انقد بغضم زیاد بود و اشکام نمیریخت تو جمع که همه دورم جمع شدن تشویقم کردن اشک بریزم!لامصبا نمیفهمیدن به خاطره وجود خودشونه ک نمیتونم!!! آخر دو قطره اشک ریخت فقط :دی
تنها جایی ک یه دل سیر میتونم گریه شبا تو تخت خوابمه!!!

تقریبا من هیچوقت تو جمع گریه نکردم (از وقتی بزرگ شدم) ولی دوست دارم میتونستم. یه فانتیزی بود فقط

ری را 19 تیر 1392 ساعت 19:14 http://senora89.blogfa.com

اگه میخوای گریه کنی و کسی م صدای بلند گریه تو کار نداشته باشه فقط خودت باشی و خودت آدرس دارم !
همین ماه از شب 19م تا 23 م ماه زمضون تو همه مچدا (مسجدا) برو انقد گریه کن تا خالی شی همه نگات میکنن ولی کاریت ندارن و میزارن گریه کنی
من هر سال ب عشق این شبا گریه هامو جم میکنم و هیش وخ گریه نمیکنم آی فاز داره وقتی میای بیرون

خوشم نمیاد از این مراسمات واقعا. فکر میکنم سه چهار سال پیش بود که یه شب با یکی از بچه ها رفتم وسطاش خوابم گرفت اومدم خونه و دیگه هم نخواهم رفت

بهارنارنج 22 شهریور 1392 ساعت 02:21 http://bahar-e-narenj.blogfa.com

akh...man alan shadidan ehtiyaj daram b ye gerye khune... :(
salam raasti! Man Bahar narenjam :)
khoshbakhtam

منم همینطور خوشوقتم از آشناییت. مرسی که بهم سر زدی

behnaz 12 مهر 1392 ساعت 22:26

khobe k in webo link kardin to on yeki web ye modate ba goshi miyomadam sar mizadam va liste linkaro baz nemikard narahat bodam az inke kheyli vagte ap nemikonid alan k didam ye webe dg darin kheyli khoshahl shodam movafag bashin

سلام . این یکی اصلی بوده. اون یکی فرعی بوده که قرار بود نوشته های بلند رو بزارم اون تو که الان دیگه از اون فضا دورم. خواهش میکنم. لطف داری.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد