یعنی یه چیزایی بی اختیارت تو زندگیت بوجود میاد، بعد تو فقط از خودت - یا از خدات- میپرسی (آخه چرا؟) بعد باید یه جوری خودتو قانع کنی. باید برای جوابایی که برات پیش میاد، سوال طرح کنی
من تا حالا فک میکردم باید توجیح جور کنم
هیچ وقت به سوالش فک نکرده بودم!
جالبه
مثلا چی؟
توجیه جور کردن هم یه جور فراره. ولی سوال طرح کردن یه مقدار آرام کننده تره. حداقل عذاب وجدان توشنیست. چون تقصیر تو نبود. هر کسی تو زندگی خودش از این مسائل داره. اگه تو نداری، شک نکن خوشبختی!
حتی اگه سوالم طرح کنم بازم به خودم میگم ..
اونجا رو یادت هست؟!اونجا دقیقا تقصیر خودت بود!
حتی بعضی سوالا هم درد آدم رو از اینکه بعضی جاها غفلت کرده کم نمیکنه :)
ظاهرا مثل من یه مازوخیستی عجیبی داری. خیلی وحشتناک و مزخرفه. میدونم چی میگی
وبلاگ گروهی کارخوب برای انجمن های مختلفش اقدام به عضوگیری کرده ، شما میتونید منت سرِ ما نهاده و با کیلیک روی آدرسی که ارائه شده از مفاد انجمنِ فرهنگی اجتماعی آگاهی یافته و عضوِ انجمنِ ما بشید [لبخند]
نه. الان هیچ جا نمینویسم. فقط برای خودم یا گاهی نامه ای برای بعضی دوستام می نویسم. یک مدت، بعد از توقیفی که فکر میکنم تو سال 90شد، بعد از راه افتادن مجدد، وقتی سردبیرش بزرگمهر و مسئول صفحات طنزش پوریا عالمی بود، مینوشتم
شایدم بهتره کلا صورت مساله رو پاک کرد
فقط شاید. نه حتما
ببین به این میگن مهندسی معکوس...:))
غم انگیزه. برعکس مهندسی های معکوس عادی که نشاط آوره
اره...راس میگی.
همیشه هم نمیشه واسه جوابای مزخرف زندگی سوال پیدا کرد!یعنی یه طراح سوال متبحر میخواد!!
اونوقته که جوابا فقط میشن علامت سوال تو ذهنت و آزارت میده. بهتره یه طراح سوال فوق العاده باشی اگه میخوای راحت زندگی کنی!
یعنی چی؟!
یعنی یه چیزایی بی اختیارت تو زندگیت بوجود میاد، بعد تو فقط از خودت - یا از خدات- میپرسی (آخه چرا؟)
بعد باید یه جوری خودتو قانع کنی. باید برای جوابایی که برات پیش میاد، سوال طرح کنی
من تا حالا فک میکردم باید توجیح جور کنم
هیچ وقت به سوالش فک نکرده بودم!
جالبه
مثلا چی؟
توجیه جور کردن هم یه جور فراره. ولی سوال طرح کردن یه مقدار آرام کننده تره. حداقل عذاب وجدان توشنیست. چون تقصیر تو نبود.
هر کسی تو زندگی خودش از این مسائل داره. اگه تو نداری، شک نکن خوشبختی!
حتی اگه سوالم طرح کنم بازم به خودم میگم ..
اونجا رو یادت هست؟!اونجا دقیقا تقصیر خودت بود!
حتی بعضی سوالا هم درد آدم رو از اینکه بعضی جاها غفلت کرده کم نمیکنه :)
ظاهرا مثل من یه مازوخیستی عجیبی داری. خیلی وحشتناک و مزخرفه. میدونم چی میگی
سلام دوستِ عزیز
وبلاگ گروهی کارخوب برای انجمن های مختلفش اقدام به عضوگیری کرده ، شما میتونید منت سرِ ما نهاده و با کیلیک روی آدرسی که ارائه شده از مفاد انجمنِ فرهنگی اجتماعی آگاهی یافته و عضوِ انجمنِ ما بشید [لبخند]
یک انجمن برای کارای خوب، عالیه
شما تو چلچراغ مى نوىسى؟
نه. الان هیچ جا نمینویسم. فقط برای خودم یا گاهی نامه ای برای بعضی دوستام می نویسم.
یک مدت، بعد از توقیفی که فکر میکنم تو سال 90شد، بعد از راه افتادن مجدد، وقتی سردبیرش بزرگمهر و مسئول صفحات طنزش پوریا عالمی بود، مینوشتم
سر همین پیدا کردن جوابا یادمون میره زندگی کنیم
آخرش میبینیم انقدر بزرگ شدیم که وقتشه بمیریم. بازم کلی جواب بی سوال داریم. یا سوال بی جواب
اگه بجه مایه داریو در و دافت ردیفه و شکمت سیره حالشو ببر و گرنه دنبال فلسفه زندگی باش چون ی روز لازمت میشه ...
اهل در و داف نیستم. یه چیزایی فراتر از شکم هست که آدمو اذیت میکنه
mituni kollan bikhiale javab bashi ye omr ba soal vali rahat zendegi koni !
اگه بتونی خودتو راضی کنی، شاید عالی باشه