جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

مخفف

همین الان مطلع شدم اطراف من یه نفر یکی دیگه رو  ( اِرزا ) صدا کرد


نگو طرف اسمش علیرضا بود :|



پ.ن:

یه اتفاق نسبتا جالب. تو نمایشگاه تو غرفم نشسته بودم یکی از دوستای دوره کاردانیمو دیدم. انقدر نگاش کردم که اومد جلو گفت به جا نیاورد. به وضوح داشت دروغ می گفت. گفتم نشناختی؟ گفت نه. گفتم خب به سلامت، موفق باشی. گفت اسمتون؟ گفتم منم، فلانی، دوره کاردانی. گفت ببخشید ولی یادم نمیاد. همینجوری فقط نگاش کردم. گفت شرمنده ولی اصلا یادم نمیاد. فقط داشتم فکر می کردم چقدر وقیحه.

البته حق داشت نخواست منو بشناسه. اونجوری که من دوست دخترشو قر زده بودم احتمالا ازم متنفر باشه. خیلی بد بازی خورد. آخرش وقتی کار از کار گذشت بهش گفته بودم قضیه چیه. بدجور شوک شد! خب اونموقع جوون بودم و عاشق دیوونه بازی. البته آخرش دختره هم از من خیری ندید! گناه داشت بنده خدا!

تو کاردانی همدوره بودیم. سه ترم اول مشروط شد اخراج شد. دوباره  ثبت نام کرد دو ترم دیگه مشروط شد اینبار اخراجش کردن. خب من همیشه معدلم جزء دو سه تای برتر بود. با اینحال بچه ی نسبتا باحالی بودم و با همه بُر میخوردم. امکان نداشت منو نشناسه.

تهش وقتی داشت خداحافظی میکرد کارت ویزیتشو بهم داد. منم کارتمو بهش دادم. شک ندارم اونم مثل من وقتی ده قدم دور شد بدون اینکه به کارتم نگاه کنه مچالش کرد انداخت دور.


نظرات 22 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 14 مرداد 1393 ساعت 15:48

اسم بابای منم علیرضا ست

آدرس طرفو میدی یه حساب شخصی دارم باهاش:|

فقط شنیدم. شناسایی نشد

شاپری 15 مرداد 1393 ساعت 00:40

اووووو باریکلا چه جلوه های تازه ای!

البته دخدری که بخاد با یه نفر دیگه قررررررر بخوره
بذار بخوره
مطمئن باش از دست تو ناراحت نبوده پسره

جلوه
کجا بخوره؟! نه حیف بود! دلم میخواد دوباره ببینمش ازش معذرت خواهی کنم

شاپری 15 مرداد 1393 ساعت 19:35

بعد میگن چرا نمیشه به پسرا اعتماد کرد :/

اون دوس دخدر داشته ول کرده رفته
تو دوس دخدر قر میزدی
اون قر میخوره

ولم کن بابا چقدر ق گلوم درد گرف :))

پستای دارای ق کمتر بذار

اصلا فارسی وانی بودیم برای خودمون

شخص نویسنده 16 مرداد 1393 ساعت 00:42 http://one-writer.blogfa.com

به نظر منم اتفاق جالبی بود

مثلا بعد از دیگه دو قدم که دور شد برمیگشت با یه حالت ناله ای میگفت (حالش چطوره؟)
بعد تیتراژ فیلم میرفت! سکانس جالبی می شد

*سایه* 16 مرداد 1393 ساعت 01:37 http://missprismatic.blogfa.com/

چرا دوست دختر یکی دیگه رو قر زدی ؟؟
کار خوبیه آدم بپره وسط یه رابطه ی دیگه ؟؟
کاش اسمت علیرضا بود صدات میکردیم ارزا یکم تنبیه می شدی

جوون و جاهل بودم دیگه! البته رابطه ای بود که خودم بوجود اورده بودم و خودم اختیارشو داشتم!

لیلیـــــــ 16 مرداد 1393 ساعت 08:14

:||||

و با زهم دیازپام حماسه ای دیگر آفرید :||

مال قدیما بود. وقتی که جوون و جاهل بودم

فقد می تونم بگم مرسی اعتراف :|

قر زدن را معنی کنید (5 نمره)!!!

donia 16 مرداد 1393 ساعت 17:04

همون بهتر که کارتشو مجاله کردی واگرنه بااون خاطرات قشنگی که باهم داشتین از زندگی مشروطت می کرد

نه بابا اونقدا هم براش مهم نبود. مگه خودش دیگه نداشت؟!

[ بدون نام ] 16 مرداد 1393 ساعت 18:10

امیدوارم یکی دوست دخترتو قر بزنه بفهمی چه حسی داره. الان افتخار هم می کنی به کار خوبت!

دوس دختر ندارم! تازه روابط مستحکمی که نبود. اونا هم دیر یا زود خودشون تموم میکردن. من میدونم
تازه شاید من دختره رو از خیلی مسائل بد نجات دادم. نمیشه صد در صد گفت کارم بد بوده. حداقل دختره امنیت داشت باهام

*سایه* 17 مرداد 1393 ساعت 01:00 http://missprismatic.blogfa.com/

به قول فردوسی پور : من اجازه دارم قانع نشم ؟

اول خوندم به قول فردوسی، یه لحظه گفتم فردوسی به جز تیر و جنگ و بزن بزن مگه حرف دیگه ای هم میزد؟!!
شما فقط به شرطی میتونی قانع نشی که تضمین بدی آخرش قانع بشی

مهتابـ 17 مرداد 1393 ساعت 02:03

اهـم اهـم

من ُ یادته؟! D:

روز به روز بیشتر به این موضوع پی میبرم که بود ُ نبودم نه تنها تو واقعیت بلکه اینجام مهم نیس اصن ( عجب جمله سنگینی p: )

حالا تو تبریز طرف اسمش رضاس بش میگن ارزا یا شایدم ارضا ! :|

بله مهتاب 22 ساله از آذربایجان شرقی!
اگه اومدم اونور بهت سر میزنم

donia 18 مرداد 1393 ساعت 19:53

سنگ پا قزوین میدونی چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

آره معرف حضور هستن ولی رابطه مستقیم تاحالا باهاشون نداشتم.

مهران 19 مرداد 1393 ساعت 16:19 http://30-salegi.blogsky.com

بنظر من با توجه به اینکه تو از همه نظر از طرف سرتر بودی و در ضمن یه جورایی هم دهان مبارک طرف رو مورد عنایات ویژه قرار داده بودی ، تو نباید کارت یارو رو پاره میکردی..حالا اون این کار رو میکرد ، یه چیزی....
این نشون میده هنوز ول کن طرف نیستی و تا محو و نابودش نکنی ، دست برنمیداری...

خب من کارت طرف رو چیکار کنم؟ به هر حال که باید بندازمش. بدردم نمیخورد
نه آقا واقعا من با دست دوستی رفته بودم طرفش اصلا به روی خودش نیاورد مرتیکه. جلوی بقیه هی گفت ببخشید به جا نیاوردم. زشت بود خب

شقایق 19 مرداد 1393 ساعت 16:56 http://sh-m16.blogfa.com

نچ نچ نچ نچ
راس میگن دانشگاها خراب شده...
نچ نچ نچ نچ
__________________
جواب:مال وقتیه که جوون و جاهل بودم!

هر وقت میشنوم سمپادی یاد سمپاشی میفتم
یعنی یک نفر پیدا نمیشه که از من دفاع کنه؟ همتون تو زندگیتون فرشته هستین؟
تازه شما که نمیدونین داستان چیه! البته خودمم نمیدونم!!

دختر آریایی 20 مرداد 1393 ساعت 13:21 http://mochim.blogfa.com

+هههههههه
+خیلی جالب بود...
خوشمان آمد...
وبت باحالیه...
لینک شدی...:)

متشکرم عزیز
دستت درد نکنه

مهتابـ 21 مرداد 1393 ساعت 00:11

خیلیم قوی ُ قشنگ شرح دادی من ُ D:

کم رنگم این روزا

امروز چه دلتنگم
مثل من که مثل من ،
گم ترانه ،
کمرنگم

*سایه* 21 مرداد 1393 ساعت 01:37 http://missprismatic.blogfa.com/

میدونی که قانع کردن من چقد سخته :D

بله در جریان هستم

[ بدون نام ] 21 مرداد 1393 ساعت 05:09

خاک به سرم،ما رو قر نزنی!

نه دیگه قر زدن از ما گذشته. الان گاهی فقط قر میدم تو بعضی از مراسمات غیر رسمی

[ بدون نام ] 21 مرداد 1393 ساعت 05:16

با همون چشمکای دلفریبت قرش زدی؟همچین میگه دوست دختر ندارم انگار ما از گذشتش خبر نداریم!!
چیه؟چرا اونجوری نگا میکنی؟میخواستی اعتراف نکنی!!!!

نخیر با اسمس هام! از کجای گذشته من خبر داری؟! حداقل هویتت رو فاش میکردی بشناسمت!

بیگانه 21 مرداد 1393 ساعت 13:00 http://beekhabi.blogfa.com/

خوب منم بودم خودمو به کوچه علی چپ می زدم!
انتظار داشتی طرف بیاد باهات روبوسی هم بکنه!!!؟
واللا!

انتظار داشتم حداقل اینطور رفتار نکنه.

oraniom 22 مرداد 1393 ساعت 11:16

حق داشته تحویلت نگیره
توچطور روت شده بری آشنایی بدی!
افتخارم میکنی؟

نه بابا همونموقع هم با هم بد نبودیم. بیشتر شبیه یه شوخی کثیف بود ولی انقدر نبود که نخواد منو بشناسه دیگه

شقایق 22 مرداد 1393 ساعت 17:31 http://sh-m16.blogfa.com

اتفاقا راننده سرویس محترم هم یاد سمپاش میفتن!
چه وجه تشابهی! :D
من به شخصه تو زندگیم فرشته بودم!ینی دوست بقیه رو قر نمیزدم...ولی دوستامو قر میزدن(دوس پسر نه هااا!)

آخه اینم شد اسم؟ سمپادی. یعنی چی؟ مخفف چیزیه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد