۱۱۰

بعد از اشتباهی که کمک داور بازی مکزیک و آرژانتین انجام داد و با همین کار احتمال شهید شدنش رو به اندازه ی چشم گیری افزایش داد، با خودم گفتم اینا مغز ندارن می رن داور میشن؟ هر جوری داوری کنن بازم شیر سماور و توپ تانک فشفشه، یار همیشگیشونه. خدا نکنه که یه اشتباه فاحش بکنن که کل خاندانشون به لطف تماشاچیا تبدیل به فاحشه می شن. خب داور نشین خب!


در ادامه ی بازی وقتی مدافع مکزیک توپو به فاک داد و گل خوردن، با خودم گفتم این یارو دیگه رفت واسه خودش. یحتمل این مکزیکیا خونشو خراب می کنن و پدرشو در میارن و همگی با هم جای پدرشو برای مادرش پر میکنن. بعد در ادامه ی گهر باری خودم به این اصل رسیدم که آدم فوتبالیست هم نباید بشه که ممکنه با یه اشتباه علاوه بر اینکه برینه به کشورش، عمر و جوونیشن رو هم به باد بده.


ولی بعدش به این نتیجه رسیدم که همیشه هم اینطور نیست و فوتبال جنبه های خوبی هم داره. مثلا این پسره ی کوتوله 180 سانتی متری مگه چی از من بیشتر داره؟ چی بود اسمش؟! آها، لیونل مسی. سه تا ماشین داره که هر سه تا از سمند و پژو 206 مدل بالاتره. یا اون رونالدوی حمال که رئال مادرید به خاطرش 97 میلیون دلار داد. به من که اگه یه میلیون دلار می دادن می رفتم تو تیمشون بازی می کردم. انقدر هم ناز و ادا از خودم بروز نمی دادم. خب مگه چیکار می کنن تو بازی؟ دو تا لگد به توپ می زنن، عشق و حالشونم می کنن، پول هم می گیرن. تازه، مجانی هم می برنشون جام جهانی فوتبالا رو از نزدیک ببینن.

و در انتهای این تفکرات خانمان برانداز به این نتیجه می رسم فوتبال بازی خیلی هم خوبه!