در ورقه فیزیک امواج نوشتم

آخر برگم نوشتم:

(

می نمایم به برگه الصاقی/ یک دو بیت پیام اخلاقی!

شیخ اجل در لزوم رافت و ملاطفت با دانشجو و رعیت، در باب: "در سیرت پادشاهان و استادان" آورده:

دریاب کنون که نعمتت هست به دست / کین دولت و ملک می رود دست به دست

هم درین معنی لسان الغیب می فرماید:

امروز که بازارت پرجوش خریدار است / دریاب و بنه گنجی از مایه نیکویی

و در پایان چه بگویم که خوشتر ازین نتوان گفت:

یه خدا که جرعه ای ده تو به حافظ سحرخیز / که دعای صبحگاهی اثری کند شما را!

)

خیلی هم جدی آخرش امضا زدم.


پ.ن: استاد یه خانم میانسال فوق العاده جدیه که وقتی تو کلاس بچه ها تیکه هایی مینداختن که خدا رو هم میخندوند، هیچ عکس العملی نشون نمیداد.

پ.ن 2: یه بار تو کلاس یه بیت از سعدی خوند و به ما پیشنهاد کرد بیشتر گلستان سعدی بخونیم.

پ.ن: بیت اول را از شعر یکی از دوستانم گرفتم که البته کمی تغیرش دادم.

پ.ن 3: منتظرم ببینم نتیجه کارم چی بود!