The place I live

رفتم (ساکن طبقه وسط)، اولین ساخته شهاب حسینی رو دیدم. به جرات می‌گم یکی از بهترین فیلم‌هایی بود که تو چند سال اخیر دیدم. از معدود فیلم‌هایی که هم از ته دل منو خندود و هم انقدر تحت تاثیرم قرار داد که باعث شد واقعا اشکم دربیاد. اونم تو سینما. اتفاقی که تاحالا نیفتاده بود.

اگه فکر می‌کنین چون شهاب حسینی تو سی و هشت نقش متفاوت بازی کرده حتما فیلمیه با اپیزودهای جداگانه که هیچ ربطی به هم نداره و یه سری سکانس‌های مختلف که پشت هم چیده شده، کاملا دراشتباهین. کوچک‌ترین دیالوگ‌ها و تصویرها ارتباط مستقیمی با اصل داستان داره و مفاهیم گسترده فلسفی توش پنهونه که اگه از دستتون در بره اصلا متوجه موضوع نمی‌شین.

پایان بندیش هم عالی بود. جایی که خودکشی می‌کنه و و با لباس بودایی‌ها می‌ره ساکن طبقه بالایی رو اونجوری که تو ذهنش تصور کرده بود رو می‌بینه. و بعد سکانس آخرش که فوق العاده بود. خورشید پشت یک کوه غروب می‌کنه و همزمان همه جا روشن می‌شه. به صورت کاملا روشنی مفهوم تناسخ رو می‌رسونه. چیزی که من تاحالا تو فیلم‌های ایرانی ندیده بودم. خیلی فیلم جسورانه‌ای بود.

یه پیشنهاد بدم که اگه می‌خواین برین این فیلمو ببینین حتما وقت بذارین و دو سانس پشت هم ببینین چون از اون فیلماییه که انقدر ریزه کاری داره که با یه بار دیدن متوجه‌ش نمی‌شین. منکه هر وقت سی‌دیش بیاد بیرون می‌خرمش که بازم بببینم.

اینم بگم اگه از کسی شنیدین که (ساکن طبقه وسط) فیلم بیخودیه بدونین طرف ازین فارسی1 و جم فمیلی ببین‌هاست که اصلا از فیلم‌های مفهومی چیزی سرش نمی‌شه! توجه نکنین به حرفش! مطمئنم ازون فیلماییه که تو جشنواره های خارجی کلی جایزه میبره.

کلا اتفاق خوبیه که بعضی بازیگرا فیلم می‌سازن. (برف روی کاج‌ها) که اولین فیلم پیمان معادی بود هم عالی بود. اگه اونم ندیدین پیشنهاد می‌کنم ببینین. (چیزهایی هست که نمی‌دانی) تنها فیلم فردین صاحب‌زمانی هم که جزو پیشنهادات ثابت من تو بخش فیلم‌های ایرانی هست.


پ.ن: کلا یه آهنگ از Sam Smith گوش دادم. I’m Not the Only One. چقدر قشنگه این لعنتی.