اشرفم آرزوست

 بعضی وقتا که مجبورم صبح خیلی زود بیدار شم، وقتی بین خواب و بیداری تو یه دنیای عجیب و گنگی هستم، برای اینکه چند دقیقه بیشتر زیرپتو باشم شروع می کنم به فکر کردن در مورد فلسفه، عرفان، مذهب، چیستی خلق انسان و غایت هستی.

بعضی وقتا هم تو همین حالت نیمه هوشیار و نیمه مستی دروازه مکشوفاتی بر من عیان می‌شه. مثلا ایندفعه داشتم فکر می‌کردم کجا انسان اشرف مخلوقاته؟ شما فقط یه مقایسه ساده بکنین بین انسان و بعضی حیوان‌ها.

مثلا خرس قطبی نصف سال رو می‌خوابه نصف سال بیداره و مشکل خواب نداره. شما تاحالا دیدین یه خرس قطبی خواب بمونه سرکارش یا سر یه قرار دیر برسه؟ یا صبح ساعت 5 یه روز سرد پاییزی واسه بیدار شدن مشکل پیدا کنه؟

یا مثلا شتر یه کوهان داره هروقت غذا زیاد داشته باشه اون تو ذخیره می‌کنه. حالا انسان بعضی وقتا انقدر سیر می‌شه که با نگاه کردن به خوشمزه‌ترین غذا حالش بد میشه یه وقتی انقدر گرسنست که یخچال خونه رو ذله می‌کنه.

یا حتی مثلا یه پرنده رو ببینین، بال داره می‌پره تند می‌رسه جایی که می‌خواد. انسان باید آپشن بال رو داشته باشه حداقل.

با این شرایط انسان انصافا اشرف مخلوفاته؟ خدا اگه یه نگاه به این حیوونا می‌کرد حداقل باید یه کوهانی، بالی، آبششی چیزی می‌داد به آدما.