من خوبم و همچنان با دنیا بدم :)

همین که بگم گور بابای دنیا برام خوبه

مگه میشه کسی مثل من نباشه و این احساسات رو تجربه نکرده باشه؟ قطعا بوده. قطعا هست. مگه میشه نوعی از احساسات انسانی منحصر به فرد باشه. قطعا نمیشه. منم مثل همون آدما که از بقیه آدما بیزارن. منم تو همون دسته از آدما که به خاطر طرز فکر احمقانشون همیشه منزوی کردن خودشونو. منم یکی از اونا که کل زندگیشون منتظر تشویق بودن ولی آخرش به پوچی رسیدن.

من قهر می‌کنم. با همه. و اصلا مهم نیست که قهر من برای هیچکس مهم نیست. اصلا مهم نیست به جای یه آدم جنتلمن، نقشی که از من تو ذهنشون می‌مونه یه آدم عقب مونده باشه. و اصلا مهم نیست کسی حتی به دیوونگی من فکر نکنه. اصلا هیچ چیز مهم نیست.

بله. من یک احمقم و خوشوقتم از آشناییتون...


(بخشی از نامه‌ای که نوشتم، بدون انتظار خونده شدن)