داستان من و پانی و اون هدیه ی عجیب!


یه اتفاق جالبی افتاد هنوز تو شوکم. بعد دو - سه سال میخواستم یکی از دوستای قدیمیمو ببینم. قبلا تو این وبلاگ ازش گفته بودم. پانی. یه هدیه ای گرفته بودم واسش. عکس هدیه رو میزارم. ببینم میتونین حدس بزنین چیه. پانی قبل از اینکه دست بزنه بهش وقتی  تو دستم دید دقیق گفت چیه. منو میگی :O

یعنی میخوام بدونم تابلوئه چی بود یا این رفیقمون هوشش یا حس ششمش یا هر چی که اسمشو میشه گذاشت فوق العاده قوی داشت. چند روز دیگه میگم چی بود. خداییش این عکسو ببینین فکر میکنین هر چی هست بگین.


عکس


پ.ن: دوستان توجه کنن که قبلا هیچ حرفی بین من و پانی در مورد چیزی که بهش هدیه دادم نبود. بخاطر همین شوک شدم. وگرنه که تعجبی نداشت. کلی خلاقیت به خرج داده بودم واسه انتخاب همچین چیزی. وقتی همون اول حدس زد خورد تو ذوقم. کریس آنجل هم عمرن نمیتونست بفهمه. واسه همین خیلی شدم. در ضمن، دوستان در مورد ماشین نظر ندن!

------------

خب دوستان، وقتشه از این راز سر به مهر پرده بر دارم. انتظارها به پایان رسید. با تشکر از حدس های همتون. چیزایی که حدس زدین اینا بود. یک مورد نزدیک به جواب داشتیم و یک مورد جواب درست که بدون نام و آدرس بود که احساس میکنم شخصی که کامنت گذاشته یا نفوذی بوده که از محتویات کادو اطلاع داشته و یا رمالی، فال گیری، چیزی بوده.

طبق آمار و ارقام یک مشارکت 85 درصدی داشتیم که یک حماسه ی وبلاگی به حساب میاد که نشان از همبستگی و اتحادِ دشمن کور کن داره. خب بهتره بیشتر از این خودمو لوس نکنم و حدسیات شما رو بگم.

 

آبرنگ - شمع - شکلات - کروات (کروات بهش هدیه بدم که از طرف من بده به پدرش؟!) - ساعت - مسواک (فکر کن، مسواک!) - ادکلن - دستبند (مگه میخوام بندازمش زندان؟! آها، از اون دستبندها؟) مداد رنگی - خودنویس - کتاب عرفان نظر آهاری (خداییش کتاب تو این قطع داره؟!) - ویفر (براستی ویفر؟!) - آلت مصنوعی (مگه طبیعیش چه اشکالی داره که مصنوعیشو بدم؟!) - باکس سیگار (خیلی باحال بود. هدیه بعدی من به هر کسی که میخواد باشه همینه!) - از این موگیرا که تق تق صدا میده (این دیگه چیه؟! اگه باحاله واسه خودم بگیرم) - گل سر (انقدری؟!) – یخچال (اگه یخچال داشتم که وصل میکردم به ماشینم باکلاس بشه) و...

(این سه نقطه آخر رو برای نشون دادن شور و استقبال شرکت کنندها گذاشتم. وگرنه مورد دیگه ای نبود.)

خب حالا میرسیم به اصل مطلب. دی دی دی دی دیریم (آیکون دکتر کپی) جواب درست بیسکوئیت پیتی پور !

همین! آخه خداییش کی میتونه فکر کنه که یه نفر بعد دو سال جی اف سابقشو میبینه بهش بیسکوئیت پیتی پور هدیه بده؟ از نایلون در اوردم گفت (چیه؟ بیسکوئیته؟!)  گفتم (جااااااااااااان؟! بیسکوئیت؟!!) گفت (شبیه بیسکوئیت پیتی پوره (!!!!!! یعنی یه لحظه اینور اونورو نگاه کردم دوربین پیدا کنم زل بزنم توش مثل مهران مدیری. آخه حدس اول تو کمتر از سه ثانیه اونم با عنوان دقیق برند؟!! اصلا حالم گرفته شد شدید. باور کنین سه چهار تا فروشگاه رو گشته بودم که این مارک بیسکوئیت رو با این اندازه پیدا کنم. اینهمه برنامه داشتم وقتی باز کرد قیافه ی زرد و قرمزشو ببینم از خنده پخش بشم رو زمین اونوقت کاری کرد من زرد و قرمز بشم. طرحم با شکست روبرو شد.

همین دیگه. داستان تمام شد. این وسط مهلا به همراه دوستش نیلوفر، نزدیک ترین جواب رو دادن )ویفر) که جایزشون یکی دیگه بیسکوئیت پیتی پوره که میتونن برای دریافتش بیان دم در خونمون.

 

حاشیه این جشنواره: قابل توجه علاقمندانی که بیشتر به ماشین گیر داده بودن بگم که ماشین سمند ای اف سون آبی متالیکه که هدیه تولدمه! دیگه برای فهمیدن مشخصاتش از توی عکس انقدر انرژی نسوزونین!  از خودم بپرسین


با تشکر از همه دوستان