جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

در باب ازدواج

امشب میخوام کاملا یکهویی و بی دلیل پیرامون مقوله ازدواج صحبت کنم. واقعیتش تا یک دقیقه پیش هم فکر نمیکردم در این مورد بخوام پست بذارم و فقط میخواستم چیزی بنویسم ولی در کسری از ثانیه صاعقه ای بر من دمید و شوری در من وزید که چشم انداز خودم را در این باب تشریح کنم


از قدیم گفته اند آنچه کند جوانان را رو به مزاج، ازدواج است ازدواج است ازدواج. همین کلمه ثقیل و مبهم. حالا آیا بنده قصد ازدواج کرده ام؟ خیر! چرا؟ نمیدانم!


 چند ماه پیش در عروسی یکی از همکلاسیان دبیرستانم دوستان قدیمی را دیدم و متوجه شدم هر کدام یکی دو باری ازدواج کردند ولی من حتی یک بار هم تجربه خواستگاری خشک و خالی را ندارم


هر روز هم خبر بچه دار شدن یکی از دوستان قدیمی  را میشنوم. برایم دور از ذهن است که چطور فلانی زن گرفته هیچ، حالا یک بچه هم دارد.البته این موضوع در 30 سالگی عادی هست ها، من غیرعادی ام!


همه دوستهایم که هیچ، همه ی دوست دخترهایی که در طول عمر بابرکتم داشتم هم ازدواج کرده اند و الان سر خانه زندگیشان هستند آنوقت من ساعت 2 شب نشسته ام و پازل فلسفه ازدواج را کنار هم میچینم تا شاید سردربیاورم


آقا مگر میشود فقط یک نفر را انتخاب کرد؟! حداقل کاش میشد مثل لگو چند نفر را با هم ترکیب کرد و از هرکس چیزی برداشت و یک انسان جدید ساخت و با تمام وجود عاشق این موجود جدید شد


تا وقتی این فناوری بوجود بیاید ترجیح میدهم به همین زندگی دلبخواهی خودم ادامه بدهم. هنوز یه 20 سالی جا دارم که منتظر پیشرفت علم بمانم. یا شاید چندسال دیگر وقتی یک پیرکفتار شدم، دلایل قانع کننده تری برای ازدواج پیدا کنم!

نظرات 4 + ارسال نظر
سمیه 27 تیر 1398 ساعت 13:13 http://asranevesht.blogfa.com


اسلام که دست و پای شما مردها رو باز گذاشته و بدون پیشرفت علم مشکل حل شده است !!:)))
چهار تا زن بگیر راضی هم نشدی بازهم راه هست :)
[ جهت شوخی]

نه آقا فقط حرفش زده میشه کجا به دستورات دین عمل میشه؟ من نمیدونم اینهمه میگن میخوایم برگردیم به صدر اسلام چرا این سنت ها برنمیگرده؟

الف 6 آبان 1398 ساعت 23:52 http://jstar.blog.ir

سلام
متنتون رو خوندم و با اینکه ذهنم چندان درباره این قضیه منسجم نیست اما گفتم بدک هم نمی باشد که نظرم رو بیان کنم...
اول اینکه درباره اینکه فرمودید کاش می شد یک انسان جدید ساخت،من حدس می زنم اگر واقعا همچنین آپشنی برامون فراهم می شد بازهم بعد از پنج یا ده سال در انتخابمون شک می کردیم،چون در واقع ما هم به عنوان یک انسان تغییر می کنیم و به احتمال قوی پنج یا ده سال بعد معیار هامون متفاوت خواهد بود،مهم اینه که با اون انتخابی که در یک سن خاص برای ازدواج می کنم پیش بریم و موفق بشیم( یاد فیلم Ex Machina افتادم پیشنهاد می کنم ببینیدش)
دوم هم اینکه اطراف ما پر از آدمهایی با سلایق متفاوت هست ،همون قضیه که یکی تو بیست و پنج سالگی ازدواج می کنه پنج سال بعد بچه ار می شه،یکی هم توی سی سالگی ازدواج می کنه و سال بعدش...کلا سرنوشت ها متفاوته،ولی این بین وضیفه ما درست انتخاب کردن در حد خودمون هست که حالا چقدر در این قضیه احساساتمون دخیل باشه خیلی فرق می کنه

گاهی اوقات پیش میاد که مثلا از اخلاق یک نفر خیلی خوشت میاد ولی چیزای دیگش باب میلت نیست. آدم کلن زیاد سر دوراهی و حتی چند راهی قرار میگیره. کلن تو این وادی اما و اگر و ایکاش زیاده

نهنگ ۵۲ هرتزی 2 آذر 1398 ساعت 15:33

نظرمو دراین مورد نفرموده بودم چرا!!!!!
یه زمانی تو فکر دوست پسر بودم و بعدش ازدواج کنم باهاش و دوست پسری داشتم که در تخیلات خودم در آینده اونو شوهر خودم میدیدم و به جهاز خریدنم فکر میکردم!
اون زمانا میگشتم عکسای جهیزیه از تو انجمنای فضای مجازی جمع میکردم و یه سری خنزر پنزرم خریدم!
دیشب به گالری تبلتم سر زدم از بیکاری و رسیدم به اون عکسا و چندشم شد!کلا از اون مدل عکسا و مبلمان صورتی سرویس آشپزخونه ی بنفش و سرویس خواب گلبهی دیگه به نظرم خیلی داغونه و خدا رو شکر کردم که اونموقع ازدواج نکردم چون الان مجبور میشدم تو این شرایط گرونی اسباب خونه عوض کنم!
حالا فکرشو بکن! در عرض پنج سال سلیقه ی اسباب و اثاثیه ام اینجوری عوض شده، نسبت به اون شوهر بدبختم نظرم چقدر عوض میشد؟! حتما بهش خیانت میکردم یا ازش طلاق میگرفتم!
ازدواج باید بعد از پنجاه سالگی اتفاق بیوفته که آدم تو دام خیانت گرفتار نشه.
الان همه دارن به هم خیانت میکنن
حداقل ما مجردا ازین کارای زشت نمیکنیم!

تو هر سنی فانتیزیهای آدما فرق میکنه. با توجه به دوره سنی و شرایطی که توشه. ولی خب، یه وقتی دل آدم مبل گل گلی بنفش میخواد و یه وقت دیگه خنده اش میگیره از سلیقه اش
طبیعیه!

تا اینجای مطالب رو خوندم!! بنظرم کلا تو فاز ازدواجی! اووو چقد سخت میگیرین شما این همه دختر دم بخت منتظر تصمیمات شما هستن!! ولی خدا روشکر جنس مذکر نیستم و نیازی نیست کسی رو مورد پسند قرار بدم واس ازدواج خیلی سخته!! این همه رو این پله رو اون پله و مراودات بیشمار باعث این سردرگمی شما در این امر مهم شده! امیدوارم کیس مناسبی پیدا کنید هرچه سریعتر! جوری حساب کن 2روز دیگه بچت بهتون نگه بابا بزرگ! 20سااااال؟؟!! یکی دوسال دیگه وقت داری نهایت. موفق باشی

حالا که کامنت تو رو خوندم میگم کاش منم دختر بودم‌ها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد