جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

'بازم؟' یا 'مخاطب مد نظرم که نمیدانم خواهی خواند یا نه ولی با توام'

آقا داستان چیه؟ تو ضمیر ناخودآگام چه خبره؟ چرا باید شب تولد یه نفری که 6-7 سال پیش با هم بودیم و 5-6 ساله همدیگه رو ندیدیم و 3-4 ساله که حتی مکالمه تلگرامی هم نداشتیم، خوابشو بیینم؟

بازم؟! اینهمه دختر اومدن تو زندگیم و رفتن ولی خواب هیچکدومشونو نمیبینم. ولی تو؟! چرا؟!!


"تو ماشینم سوار شده بودی. همون پراید سفیدی که اونموقع ها داشتم و تو خیلی دوسش داشتی. بوسیدیم همو. بعد دور زدم و رفتم به سمت بالایی. برف بود. خیلی. ولی تو ماشین گرم بود. من بودم و تو. چقدر خوب بود. میخندیدیم"


برام عجیبه این اتفاق. مینویسم اینجا بدون هیچ منظور و پیام خاصی، که اگه یه روز اومدی و خوندی، برای تو هم جالب باشه. این هم هست ==> +



نظرات 6 + ارسال نظر
The 29 تیر 1398 ساعت 01:18 http://thesh.blogsky.com

جالبه که ناخودآگاه آدم همچین میکنه

عجیبه

ف 29 تیر 1398 ساعت 01:33

برای من هم جالب بود ... :)
ضمیر ناخودآگاه چیز عجیبیه!

ف؟! کدوم ف؟! هموون ف؟؟؟؟

ف 30 تیر 1398 ساعت 00:37

آره دیگه، همون ف

اگه همون ف تو تلگرام بهم پیام بده مطمئن شم!

سمیه 31 تیر 1398 ساعت 00:22 http://asranevesht.blogfa.com

این یعنی که هنوز فراموش نکردی !

خودم فراموش کردم به خدا! ضمیرم فراموش نکرده! از بس خره

مجهول الهویت هستم 7 مرداد 1398 ساعت 18:31

منم یه دوست پسری داشتم، شبا خواب نامزد قبلیشو میدید بعدم میومد برا من تعریف میکرد. به دوست دخترت آدرس وبلاگتو نده.اینا رو بخونه غصه اش میگیره

خب اینکار اشتباهیه که میومد واسه تو تعریف میکرد. این وبلاگ شخصیه منه و فقط بعضی افراد از قبل منو میشناسن. مثل یه دفتر خاطراته که فقط به بعضیا میدم که بخوننش

مهناز 8 مهر 1398 ساعت 08:23

بازم ازین ناخوداگاهها بنویس هنوز به خوندن دست نوشتهایی اینچینین نیاز مندیم

چشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد