جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

بحران میانسالی

دیشب با یه دوست قدیمی داشتیم درد و دل میکردیم که پدرای ما تو سی سالگی آخرین بچشونم به دنیا اوردن تولید مثل رو متوقف کرده بودن اونوقت ما چرا هنوز زن نداریم؟ اول یه کم افسرده شدیم آخرش گفتیم خداروشکر عوضش تاحالا طلاق نگرفتیم درگیر مهریه و اینا نیستیم! سیگارامونو کشیدیم خوش و خرم برگشتیم خونه
نظرات 11 + ارسال نظر
طوبی 18 بهمن 1398 ساعت 01:34 https://40-years-mind.blogsky.com

به سن من که برسی می گی , نمی دونم چی می گی ولی منم تو سی سالگی حسابی غرغر می کردم .

الان غر غرات تموم شده؟!

سمیه 19 بهمن 1398 ساعت 17:10 http://Asranevesht.blogfa.com

قدر این سیگار کشیدن رو بدون :)))
نمیدونی چه نعمتیه

اره بلاگفا مشکل داره .‌.

واقعا نعمته؟! اولین باره میشنوم

سمیه 20 بهمن 1398 ساعت 20:56 http://Asranevesht.blogfa.com

میدونی دیازپام من آلرژی شدید دارم بوی سیگار، قلیون، گردو خاک ، عطر مشهدی و اسفند دود و اینا برام خیلی بده خیلیم بد
بعد تا میرم دکتر سریع می پرسه اینارو استفاده میکنی منم میگم نه به جدت قسم :)))))
یه بار گفتم والا کاش سیگاری بودم
سیگاری بودن یعنی سلامت ریه و نداشتن آلرژی

آره راست میگی، تاحالا از این زاویه نگاه نکرده بودم!
الان اگه یکی پیشت سیگار بکشه این تویی که باید تقاص پس بدی؟! چقدر بد

طوبی 21 بهمن 1398 ساعت 00:50 https://40-years-mind.blogsky.com

یعنی خدا این زبون رو ازت نگیره که بقول سهراب بدون زبون تو زندگی چیزی کم داشت

عجیبه که همه بهم همینو میگن درحالی که من یکی از کم حرف ترین و بی‌سر و زبون‌ترین موجوداتی هستم که خدا خلق کرد

به نظرم هر دوره‌ای خوبه. قبل از ازدواج، بعد از ازدواج، قبل از طلاق، بعد از طلاق، با مهریه، بی مهریه...

آقا شما دیگه خیلی خوش بینی

سید محسن 5 اسفند 1398 ساعت 20:20 http://telon4.blogfa.com/

درود بر شما---در آن زمان ما فکر میکردیم که دنیا با یک نفر دیگه بهتره. و بعدش یهو متوجه میشدیم که چند نفر شدیم و واقعا خیالی هم نبود.اوضاع اقتصادی ردیف بود و میشد بچه ها را بزرگ کرد.اما حلا شما عزیزان باید راهی پیدا کنید که بتوانید تا انتهای مسیر را تنها و یا با رفقای نصفه و نیمه طی کنید. اما بهر حال تلاش برای بدست آوردن رضایت دیگری خیلی زیبا بود---پایدار و موفق باشید

یک کامنت خوب که از اصل مطلب خواندنی‌تر و جذاب‌تره. ممنون

شاپری 12 فروردین 1399 ساعت 01:32

سلام پسرجون با قرنطینه چه میکنی؟
خوبین همه؟
همه دخترا الان فکر میکنن عه کاش منو گفته بودی و شایدم بپرن و بگن خب این پسر دلش جاااای دیگه است.
انی وی، امیدوارم این خانوم خوشبختو پیدا کنی عشق سالهای کرونا

تو ایام قرنطینه که تخت و بالشت من شدن یارهای اساسی! یه کم فیلم و کتاب و بازی کامپیوتری! و البته تلاش برای یادگرفتن یه نرم افزاری که خیلی برای من کاربردیه.
هرچند که کار و بار تعطیل شده ولی دوست دارم حداقل تا آخر فروردین قرنطینه پابرجا باشه

شاپری 13 فروردین 1399 ساعت 01:48

راستی منم هم نظر این اقای مترجم هستم
و ازونجایی که من خانوم مترجم هستم.ایشون مجرد هستن؟

نمیدانم! وبلاگش هست از خودش بپرس. ولی فکر کنم باشه!

شاپری 13 فروردین 1399 ساعت 13:09

الان میدونی چی میچسبه؟ کافه نادری با بستنی و چایی


خوشحالم حالت خوبه

یادش بخیر
اتفاقا چند روز پیش یاد کافه نادری افتادم! دوست دارم دوباره برم

شاپری 14 فروردین 1399 ساعت 00:52

من قول داده بودم که کامنت نزنم اینجا ولی خب دوست داشتم ازت سراغ بگیرم. راستش یادم نیست چرا و چه جوری همو دیدیم و چی شد که اصلا اینجوری شد...ولی انی وی خواستم حالتو بپرسم.

خوبم. خداروشکر. تو اوضات چطوره؟ خوبی؟

ش 15 فروردین 1399 ساعت 14:16

everything is pretty good,
I am getting used to living like this,I mean the quarantine ... nothing special to tell u.
same old same old

خیلی عجیب نیست. فعلا همه اینطورین!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد