جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

جملات مغرضانه ی یک عدد دیازپام

که اِهِن و تِلِپ اضافی دارد

چالش ده سال!

ساعت ۱۱ شب ۳۱ فروردین ۱۳۹۹

 دقیقا ده سال پیش همین موقع اولین یادداشت رو تو این وبلاگ نوشتم. اینکه می‌گم این وبلاگ چون قبلیه فیلتر شده بود. سال ۸۸ بود و فله‌ای وبلاگا رو فیلتر می‌کردن
از اون وقت تا حالا مدام می‌نویسم. اینجا کسی منو نمی‌شناسه واسه همین احساس آزادی می‌کنم. اینستاگرام رو دوست ندارم. همه چیزش مصنوعیه. این بازی مسخره‌ی کی از همه خوشبخت‌تره، کی از همه فهیم‌تره و این اواخر کی از همه دغدغه‌مند‌تره اذیتم می‌کنه
ولی اینجا واسه دل خودم می‌نویسم. اینجا هم برام  بیشتر از یک وبلاگه. یه دفتر خاطرات ارزشمنده با کلی دوست عزیز نادیده. اکثر یادداشت‌ها از حالات روحی اون لحظم سرچشمه گرفته و پشت هرکدومش یه خاطره‌ایه. بهترین سرگرمیم هم خوندن کامنت‌ها از طرف افرادیه که منو نمی‌شناسن و اونا هم منو نمی‌شناسن و طناب ارتباطی ما فقط نوشته‌ها هست نه ژست‌ها.
برام خیلی عزیزید. خیلی بیشتر از چیزی که فکر می‌کنید. چه اونایی که یک زمانی وبلاگ‌کردی می‌کردن و چه اونایی که هنوز با این فضا حال می‌کنن. برای همتون آرزوهای خوب دارم و می‌بوسمتون! (بعد کرونا البته)
هیچی. فقط خواستم همینا رو بگم و اینکه دوستتون دارم :)

نظرات 10 + ارسال نظر
سمیه 1 اردیبهشت 1399 ساعت 02:01 http://Asranevesht.blogfa.com

تبریک میگم ده دساله شدن وبلاگت رو :)
اره خوبی اینجا اینه که ادم‌میتونه راحت باشه
منم اینستاگرام دارم و دقیقا با نظرت موافقم :)

خیلی ممنون. ایشالاه وبلاگ شما هم ده ساله بشه

دیدی بعد یه مدت نوشته های قدیمی رو میخونی چه حالی میده؟! این حس و حال رو خیلی دوست دارم و خوشحالم وبلاگم رو حذف نکردم! اساسا اینستا واس پز دادن و بس!! اینجا یه چیز دیگست...

دقیقا. اصلا منظورم همین بود. حس و حالی که از خوندن مطالب قدیمیش به آدم دست میده. و البته خوندن کامنتهای دیگران و جوابهای خودش

سمیه 1 اردیبهشت 1399 ساعت 13:47 http://Asranevesht.blogfa.com

ببخشید من اینستاگرام ندارم
نمیدونم چرا ن تایپ نشده:))))
دوباره بگم اینستاگرام ندارم

البته من اینستاگرام دارم، متاسفانه یک مقدار اعتیاد مخرب هم دارم بهش، منتها دوسش ندارم
هی میخوام کم بکنم یه خورده میشه یه خورده نمیشه

شاپری 1 اردیبهشت 1399 ساعت 23:46

من وبلاگ نویس ماهری نبودم. اما اینستامو دوس دارم مثل وبلاگه برام اونجا مینویسم ولی خب خواننده هاش خانواده هستن.که میدونن چه بر سرم اومده. الانم تحت شرایطیم که دوس داشتم مستقل بودم و یه خونه برای خودم داشتمو میتونستم آزادتر باشم. ولی خب. چاره چیه. اینارو اینجا نوشتم چون انگار میبره اینجا آدم حرف بزنه.
تولد وبلاگت مبارک

البته اینستای منم یه جوریه که هر پستش برام کلی خاطرست، ولی وقتی میخوام چیزی بنویسم یا عکسی بذارم، چهره تک تک فالوئرام میاد تو ذهنم (خیلی فالوئر ندارم. ۷۰-۸۰ نفر) بعد دچار خودسانسوری میشم. ولی اینجا اینطور نیست. موقع نوشتن به هیچکس فکر نمیکنم
چه بر سرت اومده؟ یه طوری گفتی انگار اتفاق ناگواری افتاده؟

شاپری 2 اردیبهشت 1399 ساعت 11:16

آها نه، انگار عبارت خوبی انتخاب نکردم. منظورم این بود که میدونن چه اتفاقاتی افتاده برام. خودسانسوری خوب نیست...من فقط قسمتیو سانسور میکنم که غصه داره. چون دیگه کسی حوصلع نداره غصه کسیو بخوره

اوهوم. من معمولا سالی دو سه تا پست میذارم اونم چیزای عمومی. نه توش غصه داره نه شادی!

سید محسن 2 اردیبهشت 1399 ساعت 14:41

در صف محکومان - یک نفر کم است، که منم

شاپری 2 اردیبهشت 1399 ساعت 20:41

من همه فالورامو حذف کردم... اینکلودینگ مای باس اند مای کالیگز!و خیلی حس بهتری دارم
نه چون سانسور میکردم...چون نیاز به تماشاچی ندارم...هی میان نیگا میکنن میدن...خب چی مثلا؟انگیزت چیه؟
چقدم همکنون حوصلم سرفته و عصبیم ...

واقعا تدریس آنلاینو کی اختراع کرد؟

بهتر‌. منم خیلی از افراد رو ندارم تو اینستا. اونایی که دارم هم میوت کردم!

سید محسن 3 اردیبهشت 1399 ساعت 13:08

*میتوان دست نیافتنی بود---یعنی با قناعت با دنیا مواجه شد.نباید از دیگران آنقدر
استفاده کنی و شیره شان را بکشی که فقط پوست و هسته باقی بماند مخصوصا
آنهائی را که دوست می داری

بهار 5 اردیبهشت 1399 ساعت 23:50

مبارکت باشه

ممنون بهار

سحر خانوم 24 اسفند 1399 ساعت 05:41 http://kharash.blogfa.com

چقدر جالب اتفاقا امشب داشتم میگشتم ببینم کدوم یکی از وبلاگایی که دنبال میکردم آدرس اینستا دادن که ازین ببعد اینستا دنبالشون کنم. بس که معتاد اینستاگرام شدیم. اما واقعا باید تجدید نظر کرد.

آره والاه. همه ما رو معتاد کرد. خدا لعنت کنه باعث بانیشو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد